سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبوب ترینِ بندگان نزد خداوند ـ تبارک وتعالی ـ، پرهیزگارانِ پنهان (ناشناخته) هستند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :1
بازدید دیروز :1
کل بازدید :53567
تعداد کل یاداشته ها : 35
103/2/28
4:39 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
اکرم علی حسینی[3]
بارالها... از کوی تو بیرون نرود پای خیالم نکند فرق به حالم چه برانی،چه بخوانی ... چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی ... نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی.. نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی در اگر باز نگردد... نروم باز به جایی پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
آذر 89[5] دی 89[14] بهمن 90[4]

عفو وگذشت در اسلام
عفو، در لغت به معنای بخشیدن و ندیده گرفتن جرم و گناه است.
گذشت و عفوی که مؤمن باید خود را بدان مزین سازد، یکی از بزرگترین کمالات انسانی است، قرآن می فرماید:
«... و لیعفوا و لیصفحوا الا تحبون ان یغفر الله لکم» آنها (مسلمین) باید عفو کنند و گذشت نمایند، آیا دوست نمی دارید خداوند شما را ببخشد.
همچنین فرموده است:
«و جزاء سیئه سیئه مثلها فمن عفا و اصلح فاجره علی الله انه لا یحب الظالمین»

جزای عمل زشت، مثل آن است و کسی که ببخشد و اصلاح کند، پاداش او با خداوند است و او ستمگران را دوست ندارد.
امام صادق علیه السلام از قول رسول خدا (ص) می فرماید:
« علیکم بالعفو، فان العفو لا یزید العبد الا عزا، فتعافوا یعزکم الله»

بر شما باد به گذشت، گذشت جز بر عزت بنده نمی افزاید. پس از یکدیگر بگذرید، تا خداوند شما را عزیز گرداند.
حضرت علی (ع) می فرماید:
« العفو تاج المکارم»
گذشت، سرآمد اخلاق نیک است.
در زندگی اجتماعی میان افراد یا گروهها، کدورتهایی پدید می آید که اگر تداوم یابد اجتماع انسانها را دچار روابط تیره، سردی، تفرقه و خشونت خواهد کرد. از این رو، کدورتها را باید با تصمیمی منطقی و انسانی از میان برد و یکی از راههای رفع آن، گذشت است. انسان، عاطفه دارد و عاطفه، گره بسیاری از مشکلات را حل می کند. در تداوم صفا، صمیمیت و آرامش اجتماعی نیز احساس و عاطفه، نقش تعیین کننده ای دارد، به گونه ای که انسان خشمگین و درصدد انتقام را به شخصی رحیم و بخشنده تبدیل می نماید.

در مقابل گذشت انتقام است؛ یعنی بدی دیگری را مقابله به مثل کردن. در باره ی اینکه به هنگام خشم، عفو بهتر است یا انتقام؟ باید گفت که اسلام در بیشتر مواقع، انسان را به گذشت سفارش کرده و از انتقام برحذر داشته است، هر چند قدرت تلافی و انتقام داشته باشد و حضرات معصومین علیهم السلام این گونه عمل مینمودند. امام صادق (ع) فرمود:
«زنی از یهود برای رسول خدا گوسفند کباب شده ای را که با سم مهلکی آمیخته شده بود، هدیه آورد تا آن حضرت را مسموم کند، ولی رسول خدا به وسیله ی وحی از آن توطئه، آگاه گردید و ضمن احضار زن، علت این کار را از او جویا شد، وی جواب داد: با خود اندیشیدم که اگر تو در واقع فرستاده ی خدا باشی این سم به تو اثر نمی کند و اگر پادشاه هستی، مردم از شر تو ایمن می شوند. رسول خدا (ص) آن زن را بخشید، در حالی که می توانست او را به خاطر این اقدام بکشد» (علی علیه السلام فرمود:
« قله العفو، اقبح العیوب و التسریع الی الانتقام اعظم الذنوب» برترین عیب، کمی گذشت است و بزرگترین گناه عجله در انتقام جویی است.
حضرت علی (ع) در هنگام شهادت به فرزندش امام حسن (ع) درباره ی قاتل خود فرمود:
« اگر زنده ماندم، خود می دانم چه کنم (یا قصاص می کنم یا می بخشم) و اگر مرگ، مرا گرفت که وعده گاه من است. اگر من او را بخشیدم و عفو کردم، موجب نزدیکی من به خداوند است، عفو برای شما نیکوکاری و حسنه است، پس (بهتر است) شما نیز او را ببخشید. »
عفو از تمام اشخاص، نیکو و از رهبران الهی و معصومین (ع) نیکوتر است. قرآن می فرماید:
«خذ العفو و أمر بالعرف و اعرض عن الجاهلین»
عفو را پیشه کن و به نیکی فرمان ده و از جاهلان رو گردان.
امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:
« اذا قدرت علی عدوک، فاجعل العفو عنه شکرا للقدره علیه»
زمانی که بر دشمن غالب شدی، به شکرانه ی پیروزی از او درگذر.
در یکی از جنگها رسول خدا (ص) به تنهایی در سایه ی درختی خوابیده بود، ناگاه یکی از دشمنان با شمشیر، بالای سر آن حضرت ایستاد و به پیامبر خطاب کرد: اینک چه کسی قدرت دارد مانع کشته شدن تو به دست من شود؟ حضرت پاسخ داد: الله. ناگهان آن مرد بر زمین افتاد و رسول خدا به سرعت شمشیر را برداشت و بالای سرش ایستاد و گفت: حال، چه کسی تو را از دست من نجات می دهد؟ آن مرد با التماس گفت: تو بهترین حریف هستی. سپس حضرت او را به اسلام دعوت کرد که نپذیرفت، ولی تعهد کرد که با مسلمین دشمنی و جنگ نکند و پیامبر (ص) نیز او را بخشید. »
از قدیم گفته اند: «در عفو لذتی است که در انتقام نیست» و لیکن گاهی انتقام برای آرامش اجتماعی ضروری است به عنوان مثال قرآن درباره ی قاتل، دستور قصاص می دهد و آن را مایه ی حیات اجتماعی می داند و حتی با کلمه « اولوالالباب» خردمندان جامعه را مورد خطاب قرار داده تا از حکمت آن غافل نباشند.
بنابراین گذشت نیز برای خود، حد و مرزی دارد که از آن نباید تجاوز کرد، گذشت از قاتل، سارق مسلح، افراد فاسد و خیانت پیشه، چیزی جز ساده لوحی و کمک به انهدام جامعه نیست. معصومین (ع) نیز در این گونه موارد با قاطعیت عمل می کردند. امام حسن علیه السلام قاتل امیرمؤمنان (ع) را گردن زد و امام سجاد (ع) پس از شنیدن خبر کشته شدن قاتلان کربلا سجده ی شکر به جا آورد. به سخن دیگر، عفو و بخشش نسبت به افرادی که به شخص معصوم (ع) بد کرده بودند، سبب بیداری و شرمندگی آنان می شد که خود، جنبه ی تربیتی و سازندگی داشت ولی چنین رفتاری (عفو) نسبت به پایمال کنندگان حقوق اجتماعی و مفسدان فی الارض «تیغ دادن به دست زنگی مست» می باشد.