سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون خشمناک شوم ، کى خشم خود را فرو نشانم ؟ آنگاه که انتقام گرفتن نتوانم ، تا مرا گویند اگر شکیبا باشى بهتر یا آنگاه که توانم تا مرا گویند اگر ببخشایى نیکوتر . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :1
بازدید دیروز :18
کل بازدید :53507
تعداد کل یاداشته ها : 35
103/2/12
12:28 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
اکرم علی حسینی[3]
بارالها... از کوی تو بیرون نرود پای خیالم نکند فرق به حالم چه برانی،چه بخوانی ... چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی ... نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی.. نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی در اگر باز نگردد... نروم باز به جایی پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
آذر 89[5] دی 89[14] بهمن 90[4]

کم آبی وخشکسالی تهدیدی جدی برای طبیعت

در حال حاضر نیمی از جمعیت جهان در دسترسی به آب سالم با مشکل مواجه هستند و خطر بیماری‌های مرگبار ناشی از آب ناسالم جان 2.5 میلیارد نفر را تهدید می‌کند؛ تهدیدی که شاید از هر سلاح هسته‌ای یا کشتارجمعی برای بشر خطرناک‌تر باشد.

شاید مهمترین چیزی که در مورد آب در سال­‌های تحصیل خود در مدرسه آموخیتم، «چرخه آب» بود. این چرخه برخلاف ظاهر ساده‌­اش، نجات­‌بخش بشر از ابتدا تاکنون بوده است. آب به گونه‌­ای در زمین قرار داده شده است که دوباره به حالت اول برگشته و برای استفاده در دسترس بشر قرار می­‌گیرد. از زمین به آسمان می‌­رود و از آسمان به زمین برمی­‌گردد. آب نابود نمی­‌شود و از کره زمین هم خارج نمی‌شود. اینها یعنی آب تمام نمی­‌شود. حتی اگر در بدن انسان، گیاهان و حیوانات هم وارد شود، از طرق مختلف، خود را به چرخه‌­اش می‌­رساند. پس بشر امروز چه بر سر این نعمت الهی آورده است که خود را با تهدید کم‌­آبی روبرو ساخته؟ نعمتی که عمده بدن ما را تشکیل می‌­دهد، برای تولید محصولات کشاورزی­‌مان حیاتی است، در صنایع از پوشاک گرفته تا رایانه مورد استفاده قرار می‌­گیرد، با چرخه خود آلودگی را از زندگی انسان خارج می­‌کند و محیط زیستی سالم را برای ما و جانداران به ارمغان می‌­آورد، چرا دارد از دست ما می­‌گریزد؟

 

کم آبی وخشکسالی تهدیدی جدی برای طبیعت

%70 درصد کل  زمین را آب فرا گرفته است .3% برای نوشیدن ، استحمام ،کشاورزی و صنعتی مناسب است .(آب شیرین )دوسوم در یخچال های قطب جنوب وشمال  خاک می خورد ویک درصد به راحتی دردسترس ما قرار می گیردومابقی آن رابایدباصرفه هزینه های کلان آن هم در برخی مصارف خاص به کار ببریم .

علل اصلی کمبود آب در جهان

1- افزایش جمعیت

2-هدررفتن آب در کشاورزی

3-الوده شدن آبهای شرب

4- تغییرات آب وهوایی

عواقب وخیم کم آبی

 نابودی ومرگ انسانها ،  نابودی زیست بوم ها وکاهش تنوع زیستی  و  وقوع جنگ آب میان کشور ها

نتایج کمبود آب در ایران

عدم دسترسی مردم به آب

تخریب محیط زیست

کاهش آبهای سطحی

مرگ گونه های جانوری

بیابان زایی وگرد وغبار

کاهش محصولات کشاورزی

بیکاری ومعضلات اجتماعی


    چه باید کرد؟
     چالش های آب در ایران از نظر تعداد و گستردگی ابعاد به گونه ای هستند که جای هیچ شکی در مورد جدیت بحران فعلی باقی نمی ماند و حل آن نیازمند اقدام فوری در سراسر کشور است. بعضی نشانه های امیدبخش حاکی از این هستند که دولت فعلی ایران مساله امنیت آب را به عنوان یک اولویت ملی می شناسد و می کوشد برخی مشکلات را که ملموس تر هستند به صورت فوری حل و فصل کند. اما متاسفانه سابقه نشان می دهد معمولاراه حل ها اغلب کوتاه مدت و در راستای درمان معلول ها هستند تا علت ها و مسایل ریشه ای. اگر دولت بخواهد جلو گسترده شدن مشکلات را بگیرد و منابع آبی پایدار و قابل اطمینان برای کشور مهیا کند، باید تغییرات جدی در فضای فکری مدیریت آب ایجاد کند. ایران می تواند 11استراتژی مختلف را که کشورهای غربی برای برون رفت از بحران آب از آنها بهره جسته اند در نظر بگیرد:
    
    1- اصلاح و بهینه سازی توزیع جغرافیایی جمعیت
     پیامدهای مخرب رشد کنترل نشده جمعیت و شهرنشینی بی حدومرز می توانند به مراتب بدتر از پیامدهای مخرب هرم سنی فعلی جمعیت باشند. اصلاح و بهینه سازی توزیع جغرافیایی جمعیت کنونی باید بر بهبود توزیع سنی جمعیت که دغدغه این روزهای مسوولان است اولویت داشته باشد. مناطق بزرگ شهری ایران همین امروز هم برای تامین نیاز ساکنانشان به خصوص تامین آب و مایحتاج حیاتی با مشکلات زیادی دست وپنجه نرم می کنند. مهاجرت به سوی مناطق بزرگ شهری تنها در شرایطی سرعت کمتری به خود می گیرد که در اثر اصلاح های سیاسی و اقتصادی، عدم توازنی که امروزه در توزیع امکانات و خدمات در سراسر کشور مشهود است کمتر شود. اگر این اصلاح ها صورت نگیرند، افزایش جمعیت مشکلات را تشدید خواهد کرد.
    
    2- توانمندسازی کشاورزان و جوامع روستایی
     در بخش کشاورزی سرمایه گذاری های وسیعی باید صورت پذیرد تا همراه با مدرن شدن، کارآیی و جذابیت اقتصادی آن افزایش یابد. هرچه کشاورزان ثروتمندتر شوند، انگیزه برای افزایش بهره وری اقتصادی و استفاده بهینه از آب و انرژی در فعالیت های کشاورزی هم بیشتر خواهد شد.
    
    3- تجدیدنظر در توزیع محصولات زیر کشت
     الگوی کشت کنونی باید با توجه به نیازهای کلان امنیت غذایی کشور و امکانات و منابع محلی و کارآیی اقتصادی در مناطق مختلف مورد بررسی و اصلاح قرار گیرد. دولت می تواند از طریق معرفی مشوق های اقتصادی گوناگونی مثل تضمین خرید محصولات خاص در مناطق مشخص به اصلاح توزیع محصولات زیر کشت کمک کند.
    
    4- افزایش قیمت آب و انرژی
     قیمت ها باید به گونه ای افزایش یابند که منعکس کننده ارزش واقعی آب و انرژی در مناطق مختلف باشند. اصلاح قیمت ها ممکن است در کوتاه مدت نتایج اجتماعی و اقتصادی نامطلوبی برای کشاورزان داشته باشد و هزینه های سیاسی دولت را بالاببرد. دولت می تواند برای پیشگیری از این آسیب ها، از بسته های حمایت مالی و وام به منظور کمک به مدرنیزاسیون کشاورزی که منجر به کاهش مصرف آب و انرژی می شود استفاده کند. این استراتژی در کوتاه مدت به سرمایه گذاری قابل توجهی نیاز دارد، اما در درازمدت، هزینه های آن به مراتب کمتر از سیاست کنونی دولت یعنی پرداخت یارانه آب و انرژی خواهد بود.
    
    5- ایجاد تعاونی های محلی کشاورزی
     دولت باید با سیاست های تشویقی به ایجاد موسسه های تعاونی محلی کشاورزی و نهادهای مشارکتی مدیریتی کمک کند. این موسسه ها باعث می شوند که مدیریت بخش کشاورزی از طریق تجمیع زمین های خرد و همکاری جمعی ظرفیت بیشتری پیدا کند که به نوبه خود باعث افزایش کارآیی اقتصادی بخش کشاورزی و واقعی شدن قیمت محصولات کشاورزی - که امروزه قیمتشان بسیار کمتر از قیمت بازار است - می شوند. مزرعه ها را می توان با توجه به مساحت آنها به دو گروه زیر 10هکتار و بین 10تا 50هکتار تقسیم کرد. نزدیک به 78درصد کشاورزان ایرانی مزرعه های زیر 10هکتار دارند و این مزرعه ها 37درصد از کل زمین زیر کشت را تشکیل می دهند، اما تنها 10درصد از کل محصولات کشاورزی از این مزرعه هاست. مجموع مساحت مزرعه های بین 10تا 50هکتار معادل 50درصد از کل زمین زیرکشت است، ولی 75درصد از کل محصولات کشاورزی را تولید می کنند. این مقایسه بیانگر آن است که کشاورزی در مقیاسی بزرگ تر از نظر اقتصادی کارآیی بیشتری دارد.
    
    6- ایجاد بازار آب
     دولت باید برای ایجاد بازاری کارآمد برای آب تلاش کند. ایرانی های باستان در زمینه قانونمندکردن، تخصیص و تجارت آب پیشرو بودند. ایران امروز هم به بازاری برای آب نیاز دارد که باعث افزایش بهره وری اقتصادی مصرف آب شود. ایجاد و توسعه بازار آب وقتی موفق است که همراه با قانونمندکردن دقیق و جدی و پایش الگوی مصرف و همچنین ایجاد سازوکارهای مالی برای حمایت از خریدوفروش آب باشد.
    
    7- ایجاد حساب محیط زیستی و سهم آب
     یکی از راه حل های برون رفت از بحران کنونی آب این است که دولت با ایجاد صندوق ها یا حساب های آبی، به کشاورزان سهم آب مشخصی تخصیص دهد. به این ترتیب، دولت می تواند سهم آب کشاورزانی که مزارعی با بازدهی اقتصادی پایین دارند را خریداری کند که یک معامله برد- برد برای کشاورز و دولت محسوب می شود. این آب می تواند به پرشدن سفره های آب زیرزمینی کمک کند و از آسیب های محیط زیست بکاهد.
    
    8- تغییر رویکرد مدیریتی از منفعلانه به پیشگیرانه
     شیوه مدیریت آب در ایران باید از فضای منفعل که فقط نسبت به پیامدها «واکنش» نشان می دهد، دور شود و به سمت فضایی پویا، فعال و با محوریت پیشگیری حرکت کند. چنین رویکردی است که مانع گسترده ترشدن مشکلات آب و آسیب های محیط زیست می شود. لازمه مدیریت فعال و پیشگیرانه آب، همکاری و هماهنگی بین مدیریت آب و فعالان سایر حوزه هاست. تنها در سایه این هماهنگی و یکپارچگی می توان به درمان ریشه ای مشکلات پرداخت و از حل وفصل پیامدها و معلول ها گذر کرد و از نگاه کنترلی به منابع آب دور شد و به سمت مدیریت و هدایت رفت. مدیران آب کشور باید بدانند تنها راهکارهای سخت افزاری و مهندسی نظیر احداث سد، تغییر مسیر آب و ساخت کانال های آبرسانی نیست که می تواند در علم مدیریت از آن بهره برد و راهکارهای نرم افزاری همچون قانونگذاری، وضع مالیات، پایش و کنترل جمعیت نیز می تواند به همان اندازه و با هزینه کمتر در پیشبرد اهداف موثر واقع شود و لازم است بین راهکارهای نرم افزاری و سخت افزاری توازن ایجاد شود.
    
    9- استفاده از تمام امکانات موجود در مدیریت آب
     هم اکنون فاجعه خشک شدن دریاچه ارومیه در کانون توجه مسوولان، مدیران و مردم قرار گرفته است که این توجه ها مایه دلگرمی است، اما نباید فراموش کنیم که باقی ماندن در چنین فضای مدیریتی ای، یعنی باقی ماندن در فضای مدیریت بحران و صرفا واکنش نشان دادن به پیامدهایی که تبعاتشان فاجعه بار می شود. حقیقت این است که دریاچه ارومیه مهر تاییدی بر عدم کارآیی نظام مدیریت آب در ایران است. متاسفانه نشانه هایی از آسیب های محیط زیستی بی شماری وجود دارند که یا در مقیاس های کوچک تر در حال نمایان شدن هستند یا در آینده بروز می کنند. دولت باید میان سیاست های بازیابی اکولوژی های در حال نابودی و پیشگیری از خسارت های آتی، توازن ایجاد کند. توجه بیش از اندازه به مشکلاتی که امروز ملموس و مجسم هستند نباید باعث شود که دولتمردان از پیشگیری و درمان مشکلاتی مانند آب های زیرزمینی غافل شوند. چه بسا این مشکلات ابعادی بس فاجعه آمیزتر از دریاچه ارومیه خواهند داشت. نتیجه اینکه دولت باید برای شناسایی مشکلاتی که زخم هایشان در آینده سر باز می کند تلاش کند و از همین الان دست به اقدامات پیشگیرانه بزند.
    
    10- تجدیدنظر در ساختار مدیریت آب و توانمندسازی سازمان محیط زیست
      توانمندسازی سازمان محیط زیست و فراهم کردن قدرت تصمیم گیری و دامنه عمل بیشتر برای این سازمان باعث می شود تا سازمان محیط زیست بتواند به وضع مقررات محیط زیستی، ارزیابی آسیب های احتمالی بر محیط زیست و وضع مالیات محیط زیستی بپردازد که گام های مهمی در جهت توسعه پایدار و متوازن تلقی می شوند.
    
    11- افزایش سطح آگاهی جامعه در مورد محیط زیست
     شهروندان، فعالان محیط زیست، سازمان های غیردولتی و رسانه ها، همه و همه می توانند در افزایش سطح آگاهی عمومی در زمینه ارزش حفظ محیط زیست و توسعه پایدار مشارکت کنند. مسوولیت اصلی بحران کنونی آب بر دوش تصمیم گیران و مسوولان دولتی است، اما نباید فراموش کرد بخش کوچک تری از مسوولیت نیز بر شانه های مردم ایران است که محیط زیست را آنطور که بایدوشاید ارج نمی نهند و از مقام های دولتی خود در خصوص خدمات مناسب با محیط زیست مطالبه ای ندارند. رسانه ها و شبکه های اجتماعی در ماه های اخیر در ارتباط با مسایل دریاچه ارومیه بسیار فعال بودند. همین باعث شد که مسوولان زیر فشار سنگین افکارعمومی قرار بگیرند تا دست به اقدامات جدی اصلاحی بزنند. جامعه ای که آگاهی محیط زیستی اش بالاست، سیاستمداران خود را فقط بر اساس عملکرد اقتصادی شان قضاوت نمی کنند.بلکه مردمی که به حفظ و توسعه محیط زیست علاقه نشان می دهند  می توانندقدرت تصمیم گیری و نقش آفرینی مقام های محلی مرتبط با مباحث آب را بالاببرند.

1- بازسازی چاه های منابع تأمین آب شرب
بررسی آمار نشان می دهد 80تا 85 درصدی آب شرب کشور از منابع زیر زمینی تأمین می گردد و چاه های آب شرب از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. با اجرای فرایند اصلاح و بازسازی چاه های آب شرب با انجام عملیات ویدئومتری، اسید شویی، ترمیم لوله جداره و.... امکان افزایش منابع تأمین تا سقف حداقل 10 درصد منابع تأمین قابل استحصال فراهم می گردد .
2.شناسایی منابع آبی در دسترس
منابع آبی در محدوده ی شهرها که متعلق به شهرداری، پادگان ها، موسسات و نهاد های دولتی ویا چاه های کشاورزی شناسایی و پس از انجام آزمایشات کنترل کیفی ودر صورت مناسب بودن کیفیت، از آنها جهت کمبود منابع آب شهری استفاده شود .
3.نگهداری و تعمیرات به موقع
در زمان بحران های کمبود آب، عموماً تأسیسات با حداکثر ظرفیت بهره برداری می شوند در نتیجه تعداد خرابی واز کار افتادگی تأسیسات افزایش می یابد. با انجام PM می توانیم ضریب آماده به کاری تأسیسات را افزایش دهیم.
4.مشکلات قطع برق
انرژی مورد نیاز تأسیسات استحصال و توزیع آب از شبکه ی توزیع برق سراسری تأ مین می گردد و مشکلات کمبود آب با قطع برق تشدید می گردد.لذا ضرورت دارد با انجام هماهنگی با شرکت توزیع برق، شرایطی فراهم گردد که خطوط انتقال برق رسانی به تأسیسات دچار قطع برق نگردند.
5.کاهش تلفات فیزیکی آب
تلفات فیزیکی آب در یک سیستم آب رسانی عموما بیش از 25 درصد حجم تولید آب را تشکیل می دهد. با یک مدیریت صحیح باید بتوانیم از هدر رفتن آب در تأسیسات آبرسانی از محل استحصال تا محل مصرف با روشهای ذیل کاهش دهیم:
الف) توزیع آب از مخازن
با توجه به میزان نوسان های ساعتی مصارف آب شرب در طول شبانه روز که این نوسان تابعی از میزان جمعیت می باشد . بر اساس بررسی های به عمل آمده مصارف آب شرب از ساعت 12 تا 6 صبح حداقل خواهد بود. با پیش بینی حداقل جریان شبانه ی خروجی مخازن متناسب با آن تنظیم و آب به شبکه ی توزیع هدایت شود تا حداکثر ظرفیت ذخیره نمودن آب برای مصارف روز فراهم گردد.
ب) تعدیل فشار آب در شبکه توزیع
تلفات فیزیکی آب در شبکه ی آبرسانی با فشار آب، رابطه ی مستقیم دارد هرچه فشار آب بیشتر باشد تلفات آب تشدید می گردد. لذا باید مدیریت تنظیم فشار متناسب با استاندارد های صنعت و در شرایط بحرانی کاهش فشار آب در شبکه تا حداقل فشار متعارف شبکه با استفاده از شیرهای فشارشکن، تنظیم شیرهای شبکه ی توزیع فراهم گردد.
ج) کاهش تلفات تأسیسات
با بازدید و بررسی میدانی از تأسیسات مشاهده می شود. درمحل تولید و استحصال آب، ایستگاه های پمپاژ، مخازن ذخیره و شبکه های توزیع نشت ها مشاهده می شود ورفع این نشت ها می تواند در کاهش تلفات آب موثر واقع شود.
د) کاهش زمان رفع حوادث و اتفاقات
پس از اطلاع حادثه در شبکه ی توزیع تا زمان رفع آن با انجام مدیریت صحیح می توان زمان ترمیم حوادث و اتفاقات را به حداقل رساند.
6. کنترل مصارف مشترکین پر مصرف
لیست مشترکین پر مصرف اعم از صنعتی، خدماتی خانگی مشخص و با بررسی نیاز واقعی این مشترکین سهم مصارف برای آنها تعیین تا ملزم به مصرف در آن مقدار باشند.شایان ذکر است بعضی از مشترکین همچنین استخرها، مسجد، مدارس، .... از تعرفه های مخفف استفاده می کنند و عمومأ کنترلی بر میزان مصارف توسط مشترکین وجود ندارد.
7. اطلاع رسانی
در زمان بحران کمبود آب اطلاع رسانی صحیح می تواند دامنه ی بحران را محدود نماید و شرایط را برای مشارکت مردم در صرفه جویی فراهم آورد

حتی یک قطره هم نباید کم شود

آب و آبیاری در ایران پیشینه ای فراتر از تاریخ مدون دارد. برخلاف بسیاری از مناطق دنیا، وضعیت جغرافیایی آب و هوایی در ایران به گونه ای نبوده است که آب در محل تجمع مردم مهیا و در دسترس باشد. به این سبب ایرانیان در طول تاریخ همواره کوشیده اند تا آب را تامین و در کنار خود قرار دهند. قدمت کاریزها به پیشدادیان نسبت داده می شود. آمده است که منوچهر شاه اول کسی بود که کاریز کند و به اندیشه آب از زمین بیرون آورد.
روش هایی از آبیاری مانند استفاده از کوزه های سفالی که هنوز هم در نواحی حاشیه کویر ایران متداول است گواهی بر این است که ابتکار آبیاری به اصطلاح قطره ای به پدران ما تعلق دارد و آنان با انتخاب گیاهان و ارقام مناسب و شیوه های حفظ رطوبت خاک و استفاده از سیلاب با شیوه بندسازی به وجه مناسبی از منابع آب استفاده می کردند.
شیوه ای که امروز با نام اسپیت به عنوان یک سیستم مدرن و پایدار آبی معرفی می شود، اجداد ما سالیان دراز با استفاده از آب و خاک شور به تولید محصول پرداخته و با آن زیست کرده اند. دانش بومی آنها در بهره برداری از آب و خاک شور از گنجینه های باارزش علمی دنیاست که امروزه توجه جهانیان به آن جلب شده است. بالاتر از همه، آب در بین ایرانیان عزیز و مقدس بوده است.
قداست آب و حفاظت از آن تا آنجا با فرهنگ و آیین و مذهب ایرانیان درآمیخته است که حتی امروز نیز هنوز سوگند خوردن به آب در بین روستاییان مرسوم است. هیچ مراسم مذهبی و فرهنگی را نمی توان سراغ گرفت که در آن نشانی از آب به عنوان تبرک وجود نداشته باشد. مورخان تمدن ایرانیان باستان را تمدن هیدرولیکی و اخلاق آنان را اخلاق آبی ذکر کرده اند. مردم ما تلف کردن آب را گناهی بزرگ و حفاظت آن را ثواب می دانستند.
ایرانیان در مهار و انتقال آب های سطحی نیز از دانش و فناوری بسیار قوی برخوردار بودند. احداث سدهای بلند قوسی و انتقال بین حوضه ای آب ها با گالری های زیرزمینی که بعضا عمق آنها بالغ بر 300 متر است نمونه ای از دانش و فناوری بومی آنهاست. در بیش از یکهزار سال قبل که اروپاییان حتی سیکل هیدرولوژی را نمی شناختند، ایرانی ها در زمینه شناخت و چرخه آب ها دارای تالیفات بوده اند. هیچ کشوری در دنیا به اندازه ایرانی ها در مدیریت و توزیع و استفاده از آب مهارت نداشته است.
هنوز تومارهای آب در جای جای کشور وجود دارد. تشکل های مدیریتی آب بران که بعضا تعداد مشترکان و حقابه بران آنها بالغ بر هزاران نفر می شد از قوی ترین مجموعه های مشارکت مردمی در زمینه آب بوده است. روستاییان لحظه ای از پایش و حفاظت آب دریغ نمی کردند. باور مذهبی و فرهنگی آنها این بود که آب زنده است و اگر تنها بماند دیوانه و تلف خواهد شد. هنوز برخی روستاییان خراسان همراهان آب را به یاد دارند. اینها افرادی بودند که همیشه با آب حرکت و آن را به اصطلاح همراهی می کردند تا از هرز رفتن آن جلوگیری کنند. با آب بودن در روستاها یک شغل محسوب می شد.
? توهم فراوانی آب
آنچه گفته شد تصویری از گذشته ایرانیان در برابر آب بود، اما گسست از طبیعت امروزه شرایط را به گونه ای دیگر درآورده است. برای بسیاری از ما مردم شهرنشین ساده است که داشتن آب را امری بدیهی بدانیم.
شیر را باز می کنیم و هر اندازه که بخواهیم آب موجود است و چنان تصور می کنیم که همواره همین خواهد بود و این هدیه طبیعت را بدون آنکه فکری پیرامون محدودیت هایش کرده باشیم به مصرف رسانده و بعضا تلف می کنیم. شهرنشینان دچار این توهم هستند که آب به مقدار فراوان در اختیار است و همین امر خود علت مصرف بیش از اندازه آب نیز شده است.
در واقع توهم فراوانی بر چهره کم آبی نقابی کشیده است که اوضاع را دگرگون جلوه می دهد و جای تعجب نخواهد بود اگر گفته شود که شهرنشینان نخواهند توانست مشکل کم آبی کشور را حل نمایند. در حال حاضر شهرهای ما هر روز بزرگ و بزرگ تر می شوند و مجبورند آب را از فواصل دورتر بمکند و فاضلاب خود را به فواصل دورتر تخلیه کنند و با این کار مناطق بالادست را با کمبود آب و مناطق پایین دست را با مشکلات فاضلاب روبه رو می کنند. تهران، اصفهان و مشهد نمونه بارزی از این وضع هستند.
استخراج آب های زیرزمینی تا به حال توانسته است نیاز فوری ما را تامین کند، اما سرنوشت غیرقابل جبرانی را نیز برای ما رقم زده است و معلوم نیست سرنوشت فرزندان ما که به این آب نیاز دارند چه خواهد شد. در استان خراسان تقریبا تمام 78 دشت موجود با کمبود آب و کسری بیلان مخزن مواجه بوده و از نظر برداشت آب ممنوعه اعلام شده اند. با این وجود هر سال حدود دو میلیارد متر مکعب از ذخایر غیرقابل تجدید این دشت ها آب برداشت شده و به مصرف کشاورزی می رسد.
بدون توجه به اثرات زیست محیطی که به بار خواهد آمد ارزش این آب بر اساس معیارهای بین المللی بیش از 3 میلیارد دلار در سال است که به طور قطع کشاورزی استان خراسان قادر نیست به اندازه این مبلغ درآمد تولید کند.
گرچه مصارف خانگی و تجاری یا صنعت در مقایسه با مصرف آب کشاورزی در کشور ما اندک است، اما تهیه آب برای این مصارف کار آسانی نیست. بنابراین اهمیت آب در بخش مصارف خانگی اگر از بخش کشاورزی بیشتر نباشد، کمتر نخواهد بود.
با این وجود هنوز مصرف کل آب در سه زمینه کشاورزی، خانگی و صنعت از مقدار آب موجود در کشور کمتر است. اما مقدار زیادی آب تلف و یا به صورت ضایعات از دسترس خارج می شود و یا اصولا آب در جایی است که امکان استفاده از آن وجود ندارد و یا باید برای میلیون ها گونه از موجودات زنده دیگری اختصاص یابد که سیستم های زنده کشور به آن وابسته اند و اگر امروز آن را مورد بهره برداری قرار دهیم حیات آن موجودات و درنهایت حیات ما در خطر قرار خواهد گرفت. موضوعی که مسوولان و تصمیم گیرندگان آب کشور کمتر به آن توجه دارند.
از منابع آبی نمی توان به درستی استفاده کرد مگر آنکه چهار اصل؛ جلوگیری از تلفات و ضایعات آب، افزایش بهره وری آب، عدالت در توزیع آب و حفظ تعادل بوم شناختی و زیست محیطی نیز رعایت شده باشد.
زیرا دو نقش متفاوت آب تضاد مصیبت باری را برای ما به ارمغان داشته است. از یک طرف آب به عنوان کالایی در خدمت رفاه، توسعه اقتصادی، تولید بیشتر محصولات کشاورزی، توسعه شهرها و صنایع است و از سوی دیگر حافظ کلیدی حیات همه گونه ها و جوامع طبیعی است که به سرعت در کشور در حال از بین رفتن است و هر چه کمبود آب حادتر می شو عرصه است به لحاظ اقتصادی نیز چندان چیزی عاید نمی شود د این تضاد نیز شدت بیشتر می گیرد و باید گفت در حالی که طبیعت در بسیاری مناطق کشور به سرعت در حال باختن در زمینه آب وآبادانی می باشد.

اکرم علی حسینی

آموزگار پایه دوم

دبستان مهدیه  روستای اردکلو ی مرند