سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ متکبّری، دوستی ندارد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :4
کل بازدید :53494
تعداد کل یاداشته ها : 35
103/2/11
6:36 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
اکرم علی حسینی[3]
بارالها... از کوی تو بیرون نرود پای خیالم نکند فرق به حالم چه برانی،چه بخوانی ... چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی ... نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی.. نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی در اگر باز نگردد... نروم باز به جایی پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
آذر 89[5] دی 89[14] بهمن 90[4]

   اختلال در املا نویسی و شیوه های رفع آن 

  چکیده : مقاله ی حاضر مقاله ای مروری است که در ابتدا از مشکلات املا واملا نویسی سر کلاس ومدارس ابتدایی پرداخته وریشه های فردی در محیط این مشکلات را مورد بررسی قرار گرفته وبا ارائه راه کارهایی برای رفع مشکل آموزگاران سر کلاس و کمک و همیاری به دانش آموزان در خانواده
پرداخته است .

مقدمه :
تعریف املا: املا کلمه ای است عربی ومصدر .این کلمه در ترجمه ی فارسی به معنای پر کردن نویسانیدن ، دیگری را به تلقین از خود چیزی گفتن ، مطلبی را تقریر کردن تا کسی بنویسد . نوشتن از تلقین مطلبی که دیگری تقریر کند .طریقه ی نوشتن کلمات درست نویسی ،نوشتن ترکیب حروف        
موافق قاعده ی رسم الخط استفاده شده است (دهخدا 1375)
ریشه ی لاتین املا فرانسوی است و به معنای مطلبی که کسی املا کند ودیگری بنویسد .جمع کلمه ی املا امالی است و کتاب های بسیاری به نام امالی داریم یعنی دیگران گفتند وافرادی می نوشتند و بعد ها به صورت سند های مهم علمی می شوند .املا گویی واملا نویسی یکی از مهارت های پیچیده و مهم و اساسی زبان فارسی است .
بدیهی است که با نوشته ای که با غلط املایی همراه باشد ارتباط زبانی بین افراد جامعه به نحو موثر برقرار نمی شود . بنابراین لزوم توجه به این درس کاملا روشن است و در نوشتن املا دانش آموزان عزیز باید موارد زیر را رعایت کنند .
الف – خوب گوش دادن و تشخیص دقیق کلمات ودرک آن ها
ب – خوب تشخیص دادن ،یادآوری و مجسم ساختن تصویر و باز شناسی آن کلمه در ذهن
ج – درست نویسی ، نوشتن صحیح حروف سازنده کلمه و توالی مناسب آن ها (سایت پژواک ) تعریف کودک استثنایی

  اختلال در املا نویسی و شیوه های رفع آن

  چکیده : مقاله ی حاضر مقاله ای مروری است که در ابتدا از مشکلات املا واملا نویسی سر کلاس ومدارس ابتدایی پرداخته وریشه های فردی در محیط این مشکلات را مورد بررسی قرار گرفته وبا ارائه راه کارهایی برای رفع مشکل آموزگاران سر کلاس و کمک و همیاری به دانش آموزان در خانواده
پرداخته است .

مقدمه :
تعریف املا: املا کلمه ای است عربی ومصدر .این کلمه در ترجمه ی فارسی به معنای پر کردن نویسانیدن ، دیگری را به تلقین از خود چیزی گفتن ، مطلبی را تقریر کردن تا کسی بنویسد . نوشتن از تلقین مطلبی که دیگری تقریر کند .طریقه ی نوشتن کلمات درست نویسی ،نوشتن ترکیب حروف        
موافق قاعده ی رسم الخط استفاده شده است (دهخدا 1375)
ریشه ی لاتین املا فرانسوی است و به معنای مطلبی که کسی املا کند ودیگری بنویسد .جمع کلمه ی املا امالی است و کتاب های بسیاری به نام امالی داریم یعنی دیگران گفتند وافرادی می نوشتند و بعد ها به صورت سند های مهم علمی می شوند .املا گویی واملا نویسی یکی از مهارت های پیچیده و مهم و اساسی زبان فارسی است .
بدیهی است که با نوشته ای که با غلط املایی همراه باشد ارتباط زبانی بین افراد جامعه به نحو موثر برقرار نمی شود . بنابراین لزوم توجه به این درس کاملا روشن است و در نوشتن املا دانش آموزان عزیز باید موارد زیر را رعایت کنند .
الف - خوب گوش دادن و تشخیص دقیق کلمات ودرک آن ها
ب - خوب تشخیص دادن ،یادآوری و مجسم ساختن تصویر و باز شناسی آن کلمه در ذهن
ج - درست نویسی ، نوشتن صحیح حروف سازنده کلمه و توالی مناسب آن ها (سایت پژواک ) تعریف کودک استثنایی :
کودک استثنایی اول یک کودک است ( انسان است با همه خصوصیات و صفات یک انسان ) و بعد کودکی است با خصوصیات و تفاوتهای استثنایی نسبت به سایر کودکان . و همین ویژگیها و خصوصیات است که معلمان و اولیا باید خودشان را با آن سازگار کنند .
در واقع بین تمام خصوصیات روانی و جسمانی و تمام استعدادهای مختلف هر فرد تفاوتهای مشهودی موجود است پس می توان گفت که هر فرد نسبت به افراد دیگر استثنایی است و کلمه استثنایی بطور اعم و به معنای دقیق علمی خود نمی تواند فقط به گروههای خاصی از افراد جامعه اطلاق شود .
بنابراین آنچه که ما اصطلاحاً « کودک استثنایی » می گوئیم بدین معناست که کودک از نظر هوشی و جسمی و روانی و اجتماعی بمیزان قابل توجهی نسبت به دیگر همسالان خود متفاوت می باشد و نمی تواند بنحو مطلوب حداکثر استفاده از برنامه های آموزش و پرورش عادی ببرد .
در اینگونه کودکان واکنشها ، ویژگیهای خاص دارد بدلیل اینکه کودک رشد فکری کامل ندارد و بدلیل اینکه نمی تواند بر رفتارهای خود کنترل داشته باشد و یا اگر عمل خلافی از او سر زد احساس گناه و تقصیر کند ، چون از نظر شخصیتی نارس و نابالغ است ، ناگزیر نیازمند به توجه خاص و آموزش و خدمات فوق العاده ای است .
عنوان کودکان استثنایی در مکاتب امریکا و انگلستان فرق می کند . در امریکا به تمام کودکانی که بنحوی با کودکان طبیعی و همسن خود از نظر فکری ، جسمی ، عاطفی . عقلانی ، رفتاری و ... فرق داشته باشد استثنایی گفته می شود و مسلماً با قبول این تعریف یک کودک نابغه ، نابینا ، ناشنوا و عقب مانده ذهنی همه استثنایی هستند .
در انگلستان لغت استثنایی را محدود به تیزهوشی می کنند و سایر کودکانی را که به عللی تحت حجامت و آموزش خاص هستند کودکان ویژه می گویند    .(هالامان ترجمه ی جوادیان -1371)
بطور کلی این کودکان را باید از سه نظر مورد مطالعه قرار داد :
• آنهایی که از بدو تولد به علت ناراحتیهای ارثی و اختلالات مادرزادی بیماری مشخصی دارند مانند منگولها ،‌ هیدروسفالی و...
• کسانی که از ابتدا با وسایل تشخیصی می توان به بیماری آنها پی برد . مانند : اختلالات غدد مترشحه داخلی ، دررفتگی مادرزادی لگن و ...
• افرادی که نقص عضو و بیماری آنها در طول رشد مشخص می شود .
مانند : فج مغزی ، غقب ماندگی ذهنی
تعریف اختلالات یادگیری :
زمانی که کودکان با نارسایی های یادگیری را در رده کودکان با آسیب مغزی طبقه بندی می کرده اند و زمانی دیگر آنان را کسانی با اشکالات خفیف مغزی می پنداشتند . اما در تازه ترین مطالعات در این زمینه برای آنان اصطلاح کودکان با نارساییهای ویژه یادگیری گزیده شده است .
کودک با آسیب مغزی کودکی است که پیش از زایمان در طول مدت آن یا پس از تولد دچار صدمه یا عفونت مغزی شده باشد در نتیجه این آسیب جسمی ممکن است نفصها یا اشکالاتی در سیستم اعصاب کودک به صورت آشکار یا پنهان بروز کند ولی به هر حال چنین کودکی دارای دشواری در ادراک تفکر یا رفتار هیجانی به طور جداگانه یا ترکیبی از آنها است . این دشواریها را می توان از طریق آزمونهای ویژه ای نشان داد . کودکی که دارای این اشکالات است نمی تواند مانند دیگر کودکان طبیعی د ریادگیری پیشرفت داشته باشد . بدیگر سخن این مشکلات مانع یادگیری ان می شوند یا موجب کند شدن فرایند یادگیری در او می گردند .(نراقی - 1380)
تمام افرادی که دچار صدمات مغزی هستند الزاما دارای نارسایی هایی در یادگیری نیستند . در طول سالهای 1960 اصطلاح اشکلالات خفیف مغزی جایگزین اصطلاح آسیب مغزی گردید . این اصطلاح هم به کودکان مورد نظر استراس و هم به کودکانی که دشواری در ادراک و یادگیری داشتند اطلاق می شد . کودکان با اشکالات خفیف مغزی کودکانی هستند که از نظر هوش کلی نزدیک متوسط متوسط یا بالاتر از متوسط اند اما مشکلات و دشواریهایی ویژه د ریادگیری یا رفتار دارند . میزان این مشکلات از خفیف تا شدید متفاوت است .
علت اصلی این دشواریها انحراف اعمال مربوط به سیستم اعصاب مرکزی از حالت عادی است که به صورتهای گوناگون مشخص می شود . مانند دشواری در درک - فهم - زبان - حافظه - کنترل - توجه - اعما ل حرکتی و ... این انحرافات ممکن است در اثر نقص ژنهای گوناگون اختلال در سوخت و ساز - ضربات مغزی یا سایر بیماریها و حوادثی که در طول سالهایی که برای رشد و تکامل سیستم اعصاب مرکزی لازم است یا از علت های ناشناخته ای بوجود آید .
از نظر آموزشی کودکانی دارای نارسایی های یادگیری هستند که تفاوت فاحشی بین توانایی هوشی بالقوه آنان و عملکردشان در ارتباط با فرایند یادگیری وجود داشته باشد . و جود این تفاوت ممکن است همراه با اشکال مشخص شده ای در سیستم اعصاب مرکزی باشد اما باید به خاطر داشت که این تفاوت ناشی از عقب ماندگیهای ذهنی - محرومیت فرهنگی و اموزشی - اشکالات شدید هیجانی یا نقص در حواس مختلف نیست .
مشکل عمده در این تعریف  تعیین توانایی هوش بالقوه کودک است زیرا توانایی کودک معمولا از طریق عملکرد او در اجرای نوعی از آزمونهای هوشی بدست می آید و این عملکرد تحت تاثیر انگیزشهای کودک و سایر عوامل ناخواسته خارجی قرار می گیرد .
این اشکالات ممکن است در کودکان به صورتهای گوناگون مانند :
دشواری در گوش دادن - فکر کردن - صحبت کردن - خواندن - نوشتن - هجی کردن - حساب کردن ظاهر شود . این تعریف شامل کودکان با صدمه مغزی - آسیب مغزی - نارساخوانی - آفازی و... می شود اما آن دسته از کودکانی را که اشکال اساسی یادگیری آنان در نتیجه نقص بینایی - شنوایی - حرکتی - عقب ماندگی ذهنی - اشکالات هیجانی یا محرومیتهای محیطی است در بر نمی گیرد .
از تعاریف مختلفی که متخصصین در زمینه کودکان با نارساییهای یادگیری ارائه داده اند می توان ویژگیهایی به خلاصه زیر برای آنان بر شمرد :
1- این کودکان دارای بهره هوشی تقریبا عادی  یا بالاتر هستند .
2- این کودکان از نظر حواس مختلف بینایی و شنوایی ... سالم هستند .
3- این کودکان از امکانات از امکانات محیطی و آموزشی نسبتا مناسبی برخوردار هستند .
4- این کودکان دارای نابهنجاریهای شدید رفتاری نیستند .
5- پیشرفت آموزشی این کودکان به طور قابل ملاحظه ای کمتر از بهره هوشی - سن و امکانات آموزشی که از آن برخوردارند است .
عللی را که برا ی شکست  این کودکان در امر یادگیری شایسته ذکر است چنین می توان خلاصه کرد :
الف - فقدان انگیزش کافی
ب - فقدان توجه و دقت لازم
ج - دقت بیش از اندازه به جزیی از کل
د- فقدان هماهنگی لازم در حرکات
توصیه می شود چون این کودکان با برخورداری از هوش عادی ممکن است در یک یا  چند زمینه یادگیری مانند : خواندن - نوشتن - هجی کردن - حساب کردن - توجه کردن  و .... مشکل داشته باشند توسط  یک گفتار درمان ارزیابی و درمان گردد .
علائم بالینی ناتوانی یادگیری
سن پیش دبستانی
- نسبت به بچه های دیگر، دیرتر صحبت می کند.
- هنگام محاوره برای یافتن کلمات صحیح ناتوان است.
- نمی تواند در یک دسته بندی خاص، کلمات را به سرعت نام ببرد.
- در قافیه ساختن مشکل دارد.
- در یادگیری الفبا، روزهای هفته، رنگ ها، شکل ها و اعداد مشکل دارد.
- فوق العاده بیقرار است و براحتی حواسش پرت می شود.
- نمی تواند از دستورات یا قواعد پیروی کند.
کودکستان تا کلاس چهارم
- در یادگیری ارتباط بین حروف و صداها کند است.
- نمی تواند صداها را با هم ترکیب کند تا کلمات را بسازد.
- اشتباهات ثابتی در خواندن و هجی کردن دارد.
- مشکلاتی در به یاد آوردن توالی ها و گفتن زمان دارد.
- در یادگیری مهارت های جدید کند است.
- در برنامه ریزی مشکل دارد.